تالار در مشهد , تالار شیک در مشهد , تالار ارزان در مشهد

.معرفی تالارها،باغ تالارها،هتل تالارها،باغسراها و سالن های همایش مشهد

تالار در مشهد , تالار شیک در مشهد , تالار ارزان در مشهد

.معرفی تالارها،باغ تالارها،هتل تالارها،باغسراها و سالن های همایش مشهد

۶ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

۱۱ارديبهشت

«وقت زن گرفتنت نیست»... «دهانت بوی شیر می دهد»... «تو هنوز الف را از ب تشخیص نمی دهی زن می خواهی چه کار؟»... شده تا به حال این جملات را از اطرافیانتان بشنوید؟

 

بلوغ عقلی

این که با وجود بالا رفتن سنتان یا مشخص شدن وضعیت کار، تحصیل و سربازی شما باز هم اصرار دارند که شما به سن ازدواجنرسیده اید و باید صبر کنید تا پخته شوید؟ همین قضیه درباره دخترها هم وجود دارد و خیلی از والدین خواستگارهای دخترشان را با بهانه کم سن و کم تجربه بودن دختر رد می کنند. در واقع با این جمله ها می خواهند تاکید کنند که تا از نظر عقلی به تکامل نرسید یا به قول قدیمی ها عقل رس نشوید، بهتر است دست نگه دارید. اما تا به حال فکر کرده اید نشانه های عقل رس شدن چیست؟

 

عقل رس شدن یا همان بلوغ عقلی به معنی این است که شما بتوانید بدون وابستگی به دیگران تصمیم گیری صحیحی در موقعیت های مختلف داشته باشید. تصمیم گیری صحیح الزاما آن چیزی نیست که والدین شما فکر می کنند بلکه به معنی منطقی فکر کردن، جلو رفتن بر مبنای واقعیات، توانایی پیش بینی کردن و عبرت گرفتن از گذشته یا اطرافیان است. اما به جز این یک سری علامت های دیگر هم وجود دارد که نشان می دهد یک فرد به بلوغ عقلی رسیده و آمادگی ازدواج دارد:

- مشورت با افراد آگاه و با تجربه و پیرو بی چون و چرای نظر دیگران نبودن.

- داشتن برنامه ریزی در زندگی

- داشتن انتظارات منطقی و معقول

- عدم پافشاری بر افکار نادرست

- تجزیه و تحلیل مسائل و انتخاب خط فکری متعادل و منطقی

- مسؤولیت پذیری در قبال رفتار و کردار

- کنترل زبان، سنجیده رفتار کردن و رعایت حد اعتدال در بروز احساسات

- سازگاری یا اطرافیان

- استقلال فکری

 

 

چند نکته باریک تر از مو

- برای آنکه از وابستگی به دیگران در تصمیم گیری بکاهید می توانید ابتدا از اتخاذ تصمیم های کوچک بدون اتکا به دیگران شروع کنید.

 

- بهتر است در کارهایتان با افراد آگاه و با تجربه مشورت کنید، در این صورت با شریک کردن عقل و تجربه دیگران تصمیمی منطقی و عقلانی خواهید گرفت.

 

- برای اینکه بی چون و چرا پیرو نظرهای دیگران نباید بهتر است نظرات مختلف را خوب ارزیابی کرده در صورتی که مطابق موازین شرعی و عرفی و خواسته های شما بود آن را قبول کنید.

 تالار عروسی در مشهد

تالار در مشهد

- اهداف خود را در زندگی مشخص کنید و برای رسیدن به آن ها راهبردهای مناسبی پیش بگیرید؛ لازمه ی این کار داشتن یک برنامه ی حساب شده است، که شما را از سردرگمی و دور شدن از هدف رهایی می بخشد.

 

- تنش ها، آسیب های روانی و برخوردها بیشتر در زندگی بدون برنامه ظهور پیدا می کند. اگر خواهان آرامش هستید، سعی کنید برنامه ریزی صحیح و اصولی داشته باشید.

 

- وقتی انتظاراتی دارید که برآورده نمی شوند، احتمال بدهید که شاید بعضی از آن ها نامعقول باشند؛ پس سعی کنید؛

الف- انتظارات تان را متعادل و منطقی سازید.

ب- به تجزیه و تحلیل عقلانی و منطقی انتظاراتی که از خود دیگران دارید بپردازید تا درگیری ها و سوء تفاهم های ناشی از انتظارات نامعقول را کاهش دهید.

ج- با شناخت توانایی ها و استعدادهای خود، هدف های دور از دسترس، انتظارات و آرزوهای نامعقول را به حداقل برسانید.

- پافشاری نمودن روی افکار نادرست و محروم ساختن خود از شنیدن نظرات دیگران می تواند بیانگر عدم رشد عقلانی باشد.

- در برخورد با مشکلات زندگی، همه جوانب کار را بسنجید و شرایط را خوب درک کنید مطمئن باشید با تجزیه و تحلیل خوب و موضع گیری صحیح و اصولی، انتخابی رضایت بخش خواهید داشت.

 

- شما در قبال پیامد رفتارها و کردارهای تان مسؤولید و باید پاسخ قابل قبول و قانع کننده ای برای آن ها داشته باشید. پس بهتر است؛

الف – قبل از اینکه سخنی را به زبان بیاورید، کمی راجع به آن فکر کرده و با درایت بیشتری صحبت کنید، در واقع با کنترل زبان از پشیمانی های احتمال جلوگیری کنید. هر سخن جایی و هر نکته مکان دارد. سنجیده و با توجه به اقتضای شرایط رفتار کنید و سخن بگویید.

ب- مواظب باشید در شادی ها، خیلی مغرور و در مصایب زیاد غمگین و ناامید نشوید و همواره حدّ تعادل در بروز احساسات را رعایت کنید.

 

- برای بالا بردن توان سازگاری، خود را جای دیگران بگذارید و ببینید در آن موقعیت چه می کردید، در این هنگام است که دیگران را بهتر می توانید درک کنید و راحت تر با آن ها کنار می آیید.

 

- سازگاری با سازش کاری یکسان نیست، سازگاری کنار آمدن با اطرافیان است و سازش کاری کنار گذاشتن ارزش هاست.

- توجه داشته باشید افرادی که می خواهند همیشه مورد قبول دیگران واقع شوند و برای این منظور دست به هر کاری می زنند، یکی از بزرگترین سرمایه های زندگی خود را که استقلال رأی و آزادی عمل است از دست می دهند.

 

- یادتان باشد عاقل بودن را با بعضی از زرنگی ها، زد و بندها و حیله گری ها اشتباه نگیرید.

 

- آشنایی با سبک زندگی افرادی که به بلوغ فکری و عقلی رسیده و فهمیده و رشد یافته اند رسیدن شما به بلوغ عقلانی را امکانپذیرتر می کند.

 

 

علیرضا اشراقی
۱۰ارديبهشت

ازدواج مهم ترین قدمی است که در زندگی برمی دارید. برای براشتن این قدم، شما نیاز دارید که کفش مناسب داشته باشید. کفشی که اندازه پایتان باشد، راحت باشد، سالم باشد و مهم تر از همه متناسب با مسیری که باید طی کنید انتخاب شده باشد. این کفش چیست؟ شخصیتی که شما تا وقتی به سن ازدواج می رسید، برای خودتان دست و پا کرده اید!

تالار عروسی در مشهد

تالار در مشهد 

بلوغ عاطفی

شخصیت شما، ترکیبی از ویژگی های روحی، عاطفی، منطقی و خصوصیات اخلاقی شما است. وقتی این خصوصیات به بلوغ کافی رسیده باشند، می توانیم بگوییم که شما یک کفش تمام عیار برای طی کردن یک مسیر مهم و احتمالا دشوار را دارید. یکی از مهم ترین این ویژگی ها، رشد یافتگی عاطفی شماست.

کسی که در برخورد با دیگران رفتارها و واکنش هایی منطقی و معقول از خود نشان دهد و توانایی کنترل احساسات خود، توانایی داد و ستد عاطفی و تبادل مهر و محبت با دیگران را داشته باشد، به رشد عاطفی رسیده است.

 

عاطفه امری فطری است. به همین دلیل بسیاری گمان می کنند که باید در همه افراد به یک میزان وجود داشته باشد و در زمانی خاص مثلاً پس از رسیدن به بلوغ یا در بزرگسالی به نهایت رشد خود برسد.

در پاسخ به این افراد باید گفت که رسیدن به رشد عاطفی تنها به سن بستگی ندارد، زیرا افرادی هستند که در سنین بالای بزرگسالی قرار دارند، اما از لحاظ عاطفی رشد نکرده‌اند و توانایی ابراز علاقه به خود و دیگران و حتی کنترل احساساتشان را ندارند.

دقیقاً به همین دلیل است که افراد باید در ازدواج به رشد عاطفی بسیار توجه کنند. یعنی ابتدا باید وجود آن را در خود و سپس در فرد مقابل بررسی نموده و میزان رشد آن را (در خود و فرد مقابل) بسنجند. زندگی با افرادی که به رشد عاطفی نرسیده اند با مشکلات عدیده ای (به خصوص برای خانم ها) چون مورد توجه و علاقه نبودن، درک نشدن و... همراه بوده و حتی گاه ادامه زندگی را غیرممکن می کند. پس بررسی فرد مقابل و حتی تحقیق و پرس و جو از او در این زمینه از ملزومات اصلی موفقیت در ازدواج محسوب می شود.

همه متخصصان بر این باورند که جنبه عاطفی انسان ها علاوه بر این که درونی و فطری است، تحت تاثیر عواملی چون یادگیری، تجارب فرد و از همه مهم‌تر تعامل عاطفی با اطرافیان است و به وسیله آنها به رشد مناسب خود می رسد. مثلاً افرادی که در خانواده هایی مملو از عشق، صفا و صمیمیت بزرگ می شوند، بهتر و راحتتر به رشد عاطفی می رسند. این گونه افراد به دور از هر گونه خودخواهی و خودپرستی محبت را حس می کنند و آن را به دیگران به ویژه همسرشان انتقال می دهند. در مقابل افرادی اند که هیچ محبت و عاطفه از والدین و اطرافیان ندیده اند و با آن ناآشنایند.

نشانه‌های رشد عاطفی

از کجا بدانیم که فرد مقابل به رشد عاطفی رسیده است یا نه؟

1. فردی که در ابراز احساساسات و عواطف خود به ثبات رسیده است. یعنی احساسات عاطفی غیرمعقول و کودکانه اش را کنار گذاشته و واکنش های معقول عاطفی را جایگزین واکنش های هیجانی دوران کودکی کند. در این حالت فرد به صورت طبیعی و متعادل به اطرافیان ابراز احساسات می نماید. توجه داشته باشید که ابراز احساسات افراطی، خود یکی از مهمترین نشانه های عدم رشد عاطفی فرد است.

 

  • 2.شخصی که در مقابل بینش ها، تفکرات و وقایع زندگی انعطاف‌پذیر است.

 

3. فردی که در خانواده ای با روابط عاطفی متعادل بزرگ شده است.

 

تمرین: اگر برطبق مطالب بالا به این نتیجه رسیدید که به رشد عاطفی نرسیده اید، تلاش کنید احساسات خوشایند یا ناخوشایند خود و عواملی که شما را در ایجاد آنها تحریک می‌کنند بشناسید. سپس سعی کنید از دفعه بعد آنها را کنترل و به سمت احساسات مناسب تغییر دهید.

مثلاً یکی از احساسات ناخوشایند مریم حس عصبانیت بیش از حد اوست. وی پس از بررسی به این نتیجه رسید که برخی عوامل چون بدقولی اطرافیان، توهین و... محرکان اصلی ایجاد این حس ناخوشایند در او هستند، به همین دلیل سعی کرد که از این به بعد در مواجهه با هر یک از این موارد بیشتر دقت کند تا بتواند عصبانیت خود را کنترل نموده و امور مناسبتری چون ابراز حس ناراحتی اش به فرد مقابل با لحنی آرام را جایگزین ابراز حس عصبانیتش به وی نماید.  در این صورت این حس ناخوشایند کم کم و با تمرین در وی به حد تعادل و کنترل می رسد.

 

علیرضا اشراقی
۱۰ارديبهشت

شاید تعجب کنید اگر بگوییم بیشتر عشق‌ها ناسالم است! دلیلش هم این است که بیشتر آدم‌ها گره‌ها و کمبودهایی در درون خود دارند که باعث افتادن آنها در روابط ناسالم می‌شود. در عشق‌های ناسالم ابراز عشق یا نیاز فرد نسبت به رابطه بسیار شدید است.

 تالار عروسی در مشهد

تالار در مشهد

عشق‌ها ناسالم‌, عشق, عشق‌ بی‌سرانجام

عشق‌های زودهنگام و شدت یافته معمولا مشکل ایجاد می‌کنند. فردی که فکر می‌کند اگر معشوق کسی نشود، بسیار بدبخت و بیچاره است معمولا گرفتار عشق‌های ناسالم می‌شود. فردی که به طرف مقابلش حکم می‌کند که تو باید فقط عاشق من باشی و نمی‌توانی حتی به اشیا یا فعالیت‌های خود عشق بورزی نیز عشقی ناسالم را تجربه خواهد کرد.

عشق بی‌قید و شرط به طوری که (هر کاری کردم باید مرا دوست داشته باشی)، عکس‌العمل‌های تند در مواقعی که با عدم عشق متقابل روبه‌رو می‌شویم، سیری ناپذیری در انتخاب عاشق و معشوق به طوری که فرد به یک نفر اکتفا نکند، ناتوانی در عشق ورزیدن به‌طوری که فرد به‌‌رغم داشتن عشق نتواند آن را به شکل مناسب ابراز کند، ترس از پذیرفته نشدن و این تفکر که من ارزش عشق را ندارم، ترس از وابستگی، اجبار در عشق متقابل به این صورت که (چون من عاشق توام پس تو نیز باید عاشق من باشی)، جلب ترحم و دلسوزی در رابطه مثلا با مریض جلوه دادن خود، توسل به تهدید در اجبار فرد به ایجاد رابطه مثل تهدید به خودکشی و... خواسته من به خواسته‌های تو و دیگران ارجحیت دارد (باید همیشه مرا در اولویت قرار دهی) و من همیشه مهم‌ترین فرد در زندگی تو هستم همه اینها از مصادیق عشق‌های ناسالم است.

ریشه عشق‌های ناسالم در بچگی و روابط ما با والدینمان است. وقتی نیاز‌های ما در رابطه با والدین بخوبی ارضا نشود و محبت کافی ندیده باشیم، به‌طور ناخودآگاه عشق به والدین را در بیرون جستجو می‌کنیم و می‌خواهیم کمبودها و معایبی که در روابط با والدینمان داشته‌ایم، در روابط عاشقانه خود جبران کنیم.

رابطه‌ بین ما و والدینمان دلبستگی است. دلبستگی یک اتفاق است که بین کودک و مراقب مستقیمش که معمولا مادر است، می‌افتد. این دلبستگی می‌تواند به اشکال مختلف باشد و نسبت به شکل آن در ما مشکلاتی ایجاد کند یا باعث رشد ما شود.

هرگونه مشکلی در روابط ما با والدینمان در دوران بچگی روی روابط ما در بزرگسالی تاثیر می‌گذارد. اگر کسی در ارتباط عاشقانه‌اش دچار مشکل است، باید ارتباطش را با والدینش در کودکی و بزرگسالی بررسی کند و مشکلات را حل کند، حتی گاهی نیاز به روان‌درمانی و بررسی گره‌های روحی در خردسالی لازم می‌شود که باید از یک متخصص کمک گرفت

انواع دلبستگی

دلبستگی ایمن: وقتی ما با والدین خود دلبستگی ایمن پیدا می‌کنیم که محبت و مراقبت و صمیمیت و اعتماد بین ما برقرار است و والدین تمام نیاز‌های عاطفی کودک خود را ارضا می‌کنند (البته این روند در سنین مختلف متفاوت است و تقریبا تا 2 سالگی به تمام نیاز‌ها باید پاسخ مثبت داد و بعد از آن شکل پاسخ به نیاز‌ها متفاوت می‌شود) در این حالت ما در بزرگسالی به‌طور مناسبی وارد روابط می‌شویم، چرا که با والدین خود مشکلی در زمینه دلبستگی نداریم.

دلبستگی دوری جو: اما اگر والدین پر توقع، بی‌اعتنا و عیب‌جو داشته باشیم در روابط خود نیز دچار شک و تردید به محبت و احساس افراد می‌شویم، چرا که همواره به احساس والدین خود نیز نسبت به خودمان مشکوک بوده‌ایم.

دلبستگی مقاوم: اگر والدین غیرقابل پیش‌بینی و غیرمنصف باشند، احساس‌های شدید که در پس آن حسادت و ترس و خشم است در بزرگسالی حاصل می‌شود.

هرگونه مشکلی در روابط ما با والدینمان در دوران بچگی روی روابط ما در بزرگسالی تاثیر می‌گذارد. اگر کسی در ارتباط عاشقانه‌اش دچار مشکل است، باید ارتباطش را با والدینش در کودکی و بزرگسالی بررسی کند و مشکلات را حل کند، حتی گاهی نیاز به روان‌درمانی و بررسی گره‌های روحی در خردسالی لازم می‌شود که باید از یک متخصص کمک گرفت.

 

باورهای غلط و عشق‌های بی‌سرانجام

 

بسیاری از افراد درباره عشق اشتباه فکر می‌کنند و باورهای غلطی در مورد آن دارند که باعث بروز مشکل در روابط آنها می‌شود که برخی آنها عبارتند از:

1ـ عشق حقیقی بر همه چیز فائق می‌آید. (عشق که باشد همه چیز مهیاست و هر اختلافی را می‌توان حل کرد).

2ـ عشق در نگاه اول. (من با اولین نگاه عاشق او شدم).

3ـ عشق فقط یک بار. (فقط یک فرد وجود دارد که نیمه گمشده من است و اگر رابطه‌ام با معشوقم به هم بخورد دیگر کسی نیست که بتوانم با او ارتباط برقرار کنم).

معشوق مسوول برآورده کردن همه نیازهاست. (معشوق من باید تمام نیازهای من را بر طرف کند و باید جای همه کس را برایم در زندگی پر کند، به‌طوری که من دیگر نیازی به دوست و خانواده و... نداشته باشم).

5 ـ جاذبه جنسی همان عشق است.

برخی عشق‌ها بی سر انجامند مثل عشق نابرابر و یک طرفه. عاشق توانایی‌های بالقوه شدن (فردی که با هوش است ولی بیکار)، عشق به عنوان نجات طرف مقابل (عاشق افراد ناتوان شدن برای کمک به آنها مثل یک فرد معتاد)، عشق به عنوان معلم و شاگردی (یادگیری یک طرفه از یک فرد)، عشق به دلایل بیرونی (تحت فشارهای اجتماعی و خانوادگی)، عشق با حداقل تفاهم(بدون هیچ چیز مشترک)، انتخاب براساس کمبودهای روابط قبلی (مقایسه با رابطه‌های قبلی)، عشق بدون دسترسی به معشوق (عاشق کسی شدن که در کشور دیگری زندگی می‌کند)، این عشق‌ها به احتمال زیاد به سرانجام نمی‌رسند و افراد را دچار مشکلات متعددی در روابط و زندگی می‌کنند.

وقتی به عشق فکر می‌کنیم همیشه داستان‌های زیبا و افسانه‌های عاشقانه به یادمان می‌آید، اما باید به یاد داشته باشیم که عشق در زندگی واقعی با عشق در فیلم‌ها و داستان‌ها متفاوت است و ممکن است گاهی زندگی ما را بسیار لذت‌بخش یا بسیار زجرآور کند، پس کمی آهسته‌تر و محتاط‌تر در مسیر پر خطر عشق گام برداریم.

 

علیرضا اشراقی
۰۸ارديبهشت

اولین شرط ازدواج این است که شما به بلوغ رسیده باشید؛ نه فقط بلوغ جسمی. بلکه بلوغ عقلی، عاطفی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی. همه این ها شاید از نگاه شما یکی به نظر برسند اما تفاوت های ظریفی میان شان وجود دارد که آنها را از هم جدا می کند. مسلما همسر شما هم باید دارای این بلوغ ها باشد. در مطلب قبلی درباره بلوغ عاطفی صحبت کردیم. این بار شما را با نشانه های بلوغ عقلی آشنا می کنیم.

 

بلوغ عقلی, ازدواج, مشورت

- وقتی به بلوغ عقلی می رسید، توانایی تصمیم گیری صحیح و بدون وابستگی، مشورت با افراد آگاه و با تجربه دارید. دیگر پیروی بی چون و چرای نظر دیگران نیستید و برنامه ریزی مشخصی در زندگی تان دارید. داشتن انتظارات منطقی و معقول، عدم پافشاری بر افکار نادرست، تجزیه و تحلیل مسائل، انتخاب درست، مسؤولیت پذیری در قبال رفتار و کردار، کنترل زبان این ها هم از علایم بلوغ عقلی هستند. یک فرد عاقل و بالغ سنجیده رفتار می کند، حد اعتدال را در بروز احساسات رعایت می کند، از تندروی می پرهیزد و با اطرافیانش سازگار است ولی در عین حال استقلال فکری اش را حفظ می کند.

- اگر نتوانید در کوچک ترین و ابتدایی ترین امور، تصمیم گیری صحیح و بدون تزلزل و وابستگی داشته باشید چگونه انتظار دارید بتوانید در مورد ازدواج که مهم ترین انتخاب شما در زندگی است درست تصمیم بگیرید؟!

- برای آنکه از وابستگی به دیگران در تصمیم گیری کم کنید، می توانید ابتدا از اتخاذ تصمیم های کوچک بدون اتکا به دیگران شروع کنید.

- بهتر است در کارهایتان با افراد آگاه و با تجربه مشورت کنید، در این صورت با شریک کردن عقل و تجربه دیگران تصمیمی منطقی و عقلانی خواهید گرفت.

- برای اینکه بی چون و چرا پیرو نظرهای دیگران نباید بهتر است نظرات مختلف را خوب ارزیابی کرده در صورتی که مطابق موازین شرعی و عرفی و خواسته های شما بود آن را قبول کنید.

- اهداف خود را در زندگی مشخص کنید و برای رسیدن به آن ها راهبردهای مناسبی پیش بگیرید؛ لازمه ی این کار داشتن یک برنامه ی حساب شده است، که شما را از سردرگمی و دور شدن از هدف رهایی می بخشد.

- تنش ها، آسیب های روانی و برخوردها بیشتر در زندگی بدون برنامه ظهور پیدا می کند. اگر خواهان آرامش هستید، سعی کنید برنامه ریزی صحیح و اصولی داشته باشید.

- وقتی انتظاراتی دارید که برآورده نمی شوند، احتمال بدهید که شاید بعضی از آن ها نامعقول باشند؛ پس سعی کنید:

الف- انتظارات تان را متعادل و منطقی سازید.

ب- به تجزیه و تحلیل عقلانی و منطقی انتظاراتی که از خود دیگران دارید بپردازید تا درگیری ها و سوء تفاهم های ناشی از انتظارات نامعقول را کاهش دهید.

ج- با شناخت توانایی ها و استعدادهای خود، هدف های دور از دسترس، انتظارات و آرزوهای نامعقول را به حداقل برسانید.

- پافشاری کردن روی افکار نادرست و محروم کردن خود از شنیدن نظرات دیگران می تواند بیانگر عدم رشد عقلانی باشد.

این نکته مهم را همیشه به یاد داشته باشید: سازگاری با سازش کاری یکسان نیست، سازگاری کنار آمدن با اطرافیان است و سازش کاری کنار گذاشتن ارزش هاست. فرق یک فرد بالغ و نابالغ دقیقا در همین است

- در برخورد با مشکلات زندگی، همه جوانب کار را بسنجید و شرایط را خوب درک کنید مطمئن باشید با تجزیه و تحلیل خوب و موضع گیری صحیح و اصولی، انتخابی رضایت بخش خواهید داشت.

- انتخاب درست، حمایت و تشویق دیگران را به دنبال خواهد داشت که باعث دلگرم شدن هرچه بیشتر شما می شود.

- شما در قبال پیامد رفتارها و کردارهای تان مسئولید و باید پاسخ قابل قبول و قانع کننده ای برای آن ها داشته باشید. پس بهتر است:

الف – قبل از اینکه سخنی را به زبان بیاورید، کمی راجع به آن فکر کرده و با درایت بیشتری صحبت کنید، در واقع با کنترل زبان از پشیمانی های احتمال جلوگیری کنید.

ب- هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. این ضرب المثل را آویزه گوشتان کنید تا همیشه سنجیده و با توجه به اقتضای شرایط رفتار کنید و سخن بگویید.

 

ج- مواظب باشید در شادی ها، خیلی مغرور و در مصایب زیاد غمگین و ناامید نشوید و همواره حدّ تعادل در بروز احساسات را رعایت کنید.

- سازگاری یا همدلی کردن یک نشانه مهم در رشد عقلی است. برای بالا بردن توان سازگاری، خود را جای دیگران بگذارید و ببینید در آن موقعیت چه می کردید، در این هنگام است که دیگران را بهتر می توانید درک کنید و راحت تر با آن ها کنار می آیید.

- این نکته مهم را همیشه به یاد داشته باشید: سازگاری با سازش کاری یکسان نیست، سازگاری کنار آمدن با اطرافیان است و سازش کاری کنار گذاشتن ارزش هاست. فرق یک فرد بالغ و نابالغ دقیقا در همین است.

- توجه داشته باشید افرادی که می خواهند همیشه مورد قبول دیگران واقع شوند و برای این منظور دست به هر کاری می زنند، یکی از بزرگترین سرمایه های زندگی خود را که استقلال رأی و آزادی عمل است از دست می دهند.

- یادتان باشد عاقل بودن را با بعضی از زرنگی ها، زد و بندها و حیله گری ها اشتباه نگیرید.

- آشنایی با سیره و زندگی با افرادی که به بلوغ فکری و عقلی رسیده و فهمیده و رشد یافته اند و همنشینی با آنان از جمله راه های رسیدن به بلوغ عقلانی است.

 

علیرضا اشراقی
۰۸ارديبهشت

 نامزدی، دورانی است که در آن حرف ها تمامی ندارند اما برای خیلی از افراد عمر دوران هم صحبتی در همان نامزدی تمام می شود و بعد از ازدواج تنها تنها سکوت است و سردی و بی حرفی. اما حقیقت این است که صحبت کردن فقط یک روی سکه است و روی دیگر آن گوش دادن است که بدون آن ارتباط برقرار نخواهد شد. گوش کردن یکی از مهارت های مهم ارتباطی است که در ایجاد و حفظ صمیمیت نقش دارد.


 

تالار عروسی در مشهد

تالار در مشهد

وقتی همسران به حرف های یکدیگر گوش می دهند، در واقع نشان می دهند که دلبستگی ها، نیازها و دل مشغولی های خود را کنار گذاشته اند تا همسرشان را بفهمند و با او همدلی کنند. بدین سان این پیام ارزشمند را به یکدیگر می دهند که «من به تو علاقه دارم. به تو اهمیت می دهم. می خواهم بدانم تو چه فکر می کنی، چه احساسی داری و به چه چیزهایی نیاز داری؟»

گوش کردن متفاوت از شنیدن و چیزی بسیار بیشتر از ساکت ماندن و حرف نزدن است. شنیدن فعالیت منفعل دریافت امواج صوتی است، در حالی که گوش دادن فرآیند فعالی است که هر فرد از روی انتخاب آن را انجام می دهد. به عبارت دیگر گوش دادن صحیح به قصد فهمیدن، یادگیری، لذت بردن و یا کمک به دیگران (به خصوص همسر) صورت می گیرد. اما نیت افراد در گوش دادن کاذب، با ذهن خوانی، آماده کردن پاسخ، مخالفت کردن و سایر موانع پاسخ دادن آلوده شده است.

 

گاه افراد سعی می کنند به جای اینکه به صحبت های فرد مقابل توجه کنند، از چیزی که منظور واقعی اوست سر در بیاورند و یا آن را حدس بزنند.

در این حالت به جای اینکه به صحبت های فرد مقابل توجه کنند

به مفروضات و حدسیات ذهن خود تکیه می کنند

 

موانع گوش دادن مؤثر

 

علل بسیاری از اختلافات و تعارضات میان همسران (به ویژه همسران ناموفق) گوش ندادن واقعی به صحبتهای فرد مقابل و فقط شنیدن حرف های اوست. معمولاً گوش کردن واقعی به صحبتهای دیگران (به ویژه همسر) به دلایل مختلف به ندرت اتفاق می افتد که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود.

- مشغولیت ذهنی: معمولاً زمانی که افراد در حال فکر کردن، تماشای بازی فوتبال، خواندن روزنامه و یا هر عملی که باعث درگیری ذهنی شان می شود، هستند نمی توانند شنونده خوبی باشند.

- ذهن خوانی: گاه افراد سعی می کنند به جای اینکه به صحبت های فرد مقابل توجه کنند، از چیزی که منظور واقعی اوست سر در بیاورند و یا آن را حدس بزنند. در این حالت به جای اینکه به صحبت های فرد مقابل توجه کنند به مفروضات و حدسیات ذهن خود تکیه می کنند. مثلاً آقا به همسرش میگوید: «این لباس چقدر به تو می آید.» و خانم با خود فکر می کند: «منظور او این است که من خوش لباس نیستم و فقط وقتی که لباس های گران قیمت می پوشم، خوب به نظر می رسم.»

- آماده کردن پاسخ: برخی به هنگام صحبت های فرد مقابل تنها سرگرم آماده کردن پاسخ به او هستند. این امر باعث می شود نتوانند صحبت ها را درست بشنوند.

- فیلتر کردن: فیلتر کردن یعنی اینکه مخاطب معمولاً به قسمت هایی از صحبت فرد مقابل توجه می کند که به نفع اوست. اما به بخش هایی که مخالف نظرش می باشد یا به نوعی انتقاد به اوست، گوش نمی دهد.

- قضاوت کردن: گاهی افراد به دلیل برخی قضاوت هایی که از قبل در مورد گوینده دارند، یا به او گوش نمی دهند، یا گوش می دهند تا در حرف های او شواهد تازه ای مبنی بر اثبات قضاوتشان بیابند.

 

 گوش دادن صحیح به قصد فهمیدن، یادگیری، لذت بردن و یا کمک به دیگران

(به خصوص همسر) صورت می گیرد. اما نیت افراد در گوش دادن کاذب،

با ذهن خوانی، آماده کردن پاسخ، مخالفت کردن و سایر موانع

پاسخ دادن آلوده شده است

 

 

- اثبات کردن خود:

به طور معمول هرگاه افراد احساس کنند که مورد انتقاد قرار گرفته اند، سعی می کنند از خود دفاع نمایند. به همین دلیل بدون توجه به صحبت های گوینده، فقط تلاش می کنند، خود را اثبات نمایند. گاه حتی ممکن است که در راستای اثبات حقانیت خود دروغ بگویند، تهمت بزنند، فریاد بکشند و... .

- پند و نصیحت کردن: این وضعیت زمانی ایجاد می شود که مخاطب مدام وسط حرف گوینده بپرد و شروع به نصیحت او کند. در این حالت نه تنها مخاطب هیچ توجهی به صحبت های فرد مقابل نمی کند بلکه اجازه تمام کردن و به نتیجه رساندن حرف ها را هم از او می گیرد. مثلاً زمانی که مردی درباره مشکلات شغلی اش با همسرش صحبت می کند و زن مدام وسط حرف او می پرد و به او می گوید که باید چگونه با همکار یا رئیسش صحبت کند. در حالی که مرد فقط می خواهد با او درد دل کند. اما این برخورد باعث می شود که او در نهایت از این همه پند و نصیحت همسرش خسته شود.

- یکی به دو کردن: در این حالت افراد فقط به صحبت های فرد مقابل گوش می دهند تا با او مخالفت کنند و نظر شخصی خود را ابراز و اعمال نمایند.

- دلجویی کردن: گاهی برخی پس از شنیدن شکایت یا انتقاد فرد مقابل، بلافاصله وسط حرف او می پرند و تقصیرها را برعهده گرفته، شروع به معذرت خواهی می کنند. دراین حالت آنها اجازه نمی دهند که فرد مقابل علت نگرانی یا ناراحتی خود را بیان کند. (ر. ک. رابطه موثر، ماتیو مک کی و همکاران، مترجم: مهدی قراچه داغی، فصل مهارتهای اولیه)

 

علیرضا اشراقی
۰۸ارديبهشت

قرص های ترکیبی پیش از بارداری (با نام های ال دی و تری فازیک) از روش های مناسب در ابتدای زندگی مشترک هستند.

تالار عروسی در مشهد

تالار در مشهد

این قرص ها هورمون های استروژن و پروژسترون دارند که در بدن خانم ها نیز ساخته می شود.اگر زوجین بخواهند در آغاز زندگی مشترک به دلایلی باردار نشوند، این روش ها می تواندبه عنوان یکی از بهترین انتخاب ها مدنظر قرار گیرد.

اگر زوجین علی رغم تمایل نداشتن به بارداری از روشی استفاده نکنند، احتمال بروز اندومتریوز و نازایی بعدی وجود خواهد دات

علیرضا اشراقی