مراسم ازدواج در خراسان
مراسم ازدواج در خراسان
- خواستگاری :
برای خواستگاری مادر داماد و چند تن از زنان جا افتاده و مسن که با داماد خویشی و قرابت داشته باشند(خاله،عمه و خواهر)به عنوان مهمانی یا به بهانه کرایه کردن اتاق و یافتن خانه به خانه ی عروس می روند.مادر عروس که از برخورد مهمان ها و صحبت آن ها حدس می زند برای خواستگاری آمده اند دختر خود را صدا می زند و می گوید برای مهمان ها چای و قلیان بیاورد.وقتی دختر چای و قلیان آورد مادر داماد یا یکی از زنان همراه او دستی به سر و روی دختر می کشد و ماشاالـ...،ماشاالـ.. گویان گونه های او را می بوسد تا بدین وسیله او را برانداز نموده و از نزدیک ببیند.مادر داماد و سایرین سوالات گوناگونی درباره ی هنر ها و کمالات دختر از مادر وی می کنند و خصوصا در مورد خانه داری،آشپزی،خیاطی مباحث مختلفی را پیش کشیده و از خود دختر سوالاتی می نمایند که ببینند تا چه حد خانه دار و کد بانو است.هر گاه پس از این گفتگو و تحقیق مادر داماد و سایر زن ها ظاهر دختر را پسندیدند به مادر دختر اظهار می کنند که برای خواستگاری آمده اند و مقصود خویش را با عبارت خاصی بیان کرده و می گویند "آمده ایم ببینیم پسر ما را به غلامی قبول می کنید یا نه" و مادر دختر جواب می دهد "البته به آقایی می پذیریم،قدمش به روی چشم". البته این رسم بیشتر در خانواده های عوام و قدیمی و متوسط انجام می شده است نه در خانواده های اعیان و امروزی.
- بله بُرون (جواب اِستَنی) :
پس از پذیرفته شدن خواستگاری از طرف مادر عروس،خانواده ها شبی را در نظر می گیرند تا مردهای خانواده ی داماد برای بله برون به خانه ی عروس بروند و در باره ی لوازم و اثاث سر عقد و مهریه و شیر بهاء بحث و مذاکره کنند.مادر داماد به اتفاق همراهانش پس از بازگشت به خانه ، ظاهر دختر را برای داماد توصیف می کنند و می گویند سفید است یا سبزه،کوتاه است یا بلند،چاق است یا لاغر،خلاصه آنقدر با آب و تاب از دختر تعریف می کنند که داماد با اشتیاق پذیرفته و اصرار می کند مرد ها هرچه زودتر برای مجلس بله برون بروند و مقدمات مجلس عقد را فراهم کنند.در این فاصله خانواده عروس تحقیقاتی درباره ی شغل،مقام و شخصیت و اخلاق داماد می کنند و دختر را پنهانی به محل کسب و کار داماد می برند تا او را ببیند و در صورتی که او نیز داماد را پسندید در شب بله برون موافقت خود را برای ازدواج اعلام کند.شب بله برون در خراسان بیشتربه شب جواب استنی یا شب کفش پاکنی معروف است.در این شب خانواده ی داماد حلقه ای برای انگشت عروس می خرند.این حلقه را که در حقیقت حلقه ی نامزدی است کِلیکی می نامند.در روستاها علاوه بر آن یک جفت کفش بعنوان نشانی به اندازه ی پای عروس تهیه کرده و کفش و کِلیکی را با مقداری نقل و نبات و قند و چای و حنا و گاهی یک دست لباس در سینی مخصوص می گذارند.چند سکه نقره هم در سینی می اندازند و خانه ی دختر می برند و ضمن صرف چای و شیرینی درباره ی میزان باشلُق (مجازاً به معنای مهریه) و مهریه ، صحبت می کنند.پس از آنکه بین طرفین موافقت حاصل شد زنان دایره می زنند و هلهله می کشند ، سپس مشتی پول و نقره در کفش ها می ریزند و کفش ها را در میان هلهله و شادی به پای عروس می کنند. پس از انجام این مراسم برای مهمان ها شربت و چای و شیرینی می آورند.سپس روزی را معین می کنند که داماد با عروس و چند تن از خانواده ی عروس و داماد به بازار بروند و آینه ، شمعدان ، انگشتر و سایر لوازم را به نحوی که قرار گذاشته اند بخرند و در پایان مجلس برای خوشبختی و شادکامی طرفین مقداری قند یا نبات می شکنند و نصفش را به خانواده ی عروس و نصفش را به خانواده ی داماد می دهند.سپس با مراجعه به تقویم روز و ساعت سَعدی (نیکی) را انتخاب می کنند و لوازم سر عقد را روز قبل یا صبح همان روز در طَبَق یا خوانچه های چوبی می گذارند و بوسیله ی عده ای طَبَق کِش به خانه ی عروس می فرستند.
- عقد :
- لوازم عقد : لوازمی که از طرف داماد خریداری و قبل از تشکیل مجلس به خانه ی عروس فرستاده می شود عبارتند از : یک آینه ، یک جفت شمعدان یا لاله ، یک انگشتر ، لباس سر عقد ، یک جفت کفش برای عروس و دو جفت کفش برای مادر و خواهر عروس و همچنین چند خوانچه شیرینی.در روستاها علاوه بر لوازم فوق چند کله قند ، چند بسته چای ، بیست قالب صابون ، سه کیسه حنا ، یک کیسه رنگ و چهار متر چِلوار (پارچه پنبه ای سفید آهارداری که از آن پیراهن و زیرجامه و دیگر جامه ها سازند) سفید هم تهیه می کنند و این لوازم را صبح روز عقد در یک یا چند خوانچه گذاشته به خانه ی عروس می فرستند.خانواده ی عروس هم متقابلا یک قواره فاستونی برای داماد و در صورت داشتن استطاعت مالی یک قواره فاستونی برای پدر و یک قواره پیراهن و یک جفت جوراب ، یک روسری یا چارقد برای مادر داماد در خوانچه (طَبَقِ چوبینِ کوچک ، که در آن شیرینی ، میوه یا جهاز عروس گذارند و بر روی سر حمل کنند) گذاشته به خانه ی داماد می فرستند.
- نَخه کردن (بند اندازی) : صبح روز عقد بند انداز می آید تا صورت عروس را بند بیندازد.خراسانی ها بند انداختن را نخه کردن می گویند و عقیده دارند که در زمان نخه کردن عروس،مادر عروس و داماد هر دو باید حضور داشته باشند و و قتی بند انداز بخواهد کار خود را شروع کند باید هر یک از آن ها قبلاً مویی از پیشانی عروس با موچین بکنند و به جای آن یک سکه طلا یا نقره بچسبانند.بند انداز سکه ها را به عنوان دهن شیرینی یا انعام از روی پیشانی عروس برمیدارد و بعد دست به کار نخه کردن می شود.در حینی که بند انداز صورت عروس را بند می اندازد،زنان دیگر دایره می زنند و اسپند در آتش می ریزند و هلهله و شادی می کنند.اگر در اثنای بند انداختن صورت عروس نخ بند انداز تصادفاً پاره شود می گویند "داماد ، دلش برای عروس می سوزد" و اگر نخ هنگام بند انداختن پشت لب عروس پاره شود ، عقیده دارند که "عروس از زبان مادر شوهر خود رنج فراوان خواهد برد" . وقتی کار بند انداز به پایان رسید مبلغی پول بعنوان دستمزد و یک قواره پارچه ی پیراهنی بعنوان خلعت به او می دهند.سپس چند تن از اقوام نزدیک عروس او را به حمام برده و او را با ساز و نوا می شویند.اسپند دود کرده و مقارن ظهر به خانه برمیگردند.در اینوقت نوبت به مَشّاطِه (آرایشگر) می رسد و شروع به آرایش روی و موی عروس می کند.آرایش عروس در هر شهر و روستایی متفاوت است.در شهر های نسبتاً بزرگ مردم سنن دیرین را به کلی ترک کرده و دیگر توجهی به ذوق و روش قدیم ایرانی ندارند.به همین جهت آرایشگران سر نوعروسان را بیشتر به سبک اروپاییان و از روی ژورنال های مد خارجی می آرایند.اما در شهر های کوچک و روستاها و به طور کلی در خانواده هایی که هنوز آداب و عادات قدیم ایرانی را حفظ کرده اند،آرایش عروس عموماً به این نحو صورت می گیرد که موهای بنا گوش (پَسِ گوش) عروس را کوتاه کرده به صورت دو حلقه در می آورند و با زَنج (صمغ درخت, ماده چسبناک که ازتنه وشاخه برخی درختان میوه داربیرون می آیدوسفت می شود) و لعاب بِه دانه روی شقیقه هایش می چسبانند.سپس موهای پیشانی او را تا پشت ابروها چتری می زنند،باقی موهای او را هم دسته کرده و در پشت سرش ریز می بافند.بعد سفیداب به صورتش زده و سرخاب به گونه هایش می مالند و زیر ابروهایش را راست برمیدارند و آنگاه وَسمِه (گیاهی است با برگ هایی شبیه برگ مورد که پس از رسیدن سیاه می شود و از آن برای رنگ کردن ابرو استفاده می کردند) بر ابرو و سُرمِه (گرد نرم شدة سولفور آهن یا نقره که برای سیاه کردن مژه ها و پلک ها به کار می رود) بر چشمانش می کشند و پولک های زرد نیم ماه و ستاره بر پیشانیش می چسبانند.
- مجلس عقد : مجلس عقد در بعد از ظهر روز بند انذازی برگزار می گردد . در خراسان قدیم مردم بر این باور بوده اند که چند دقیقه قبل از خواندن صیغه ی عقد در اتاقی که عروس و داماد حضور دارند و صیغه ی عقد جاری می گردد باید تمام دکمه های روپوش لباس عروس و داماد باز باشد زیرا که اگر یکی از آن دو دکمه های خود را ببندد بختش بسته خواهد شد ضمنا خویشان عروس و داماد و حتی مدعوین مراقبت می کنند که ضمن قرائت خطبه ی عقد کسی انگشتان خود را به هم قفل نکند یا در آن خانه کسی قفلی را نبندد چرا که معتقد بوده اند قفل کردن انگشتان یا بستن قفل هنگام خواندن صیغه ی عقد سبب بسته شدن داماد و یا بعبارتی ایجاد ناتوانی جنسی در وی خواهد شد و به اصطلاح عوام "پشت درب خواهد ماند". یکی دیگر از باورها و اعتقادات مردم در خراسان قدیم بدین شکل بوده که اقوام عروس و داماد هر یک برای جلب محبت طرف دیگر و کسب امتیازاتی به نفع خود اعمال مختلفی انجام می داده اند مثل اینکه یکی از خویشاوندان عروس چاقویی را به دست می گیرد و تیغه ی آن را که به منزله ی زبان داماد است مرتب باز می کند و می بندد به این نیت که زبان داماد بسته باشد و هرگز بر سر عروس دراز نشود و پس از ختم قرائت خطبه ی عقد چاقو را بسته و تا شب عروسی آن را باز نمی کند.اقوام داماد هم متقابلاً نخی به دست گرفته و مرتباً آن را گره می زنند یا آنکه با تیغه ی چاقو بر زمین خط می کشند به این نیت که عروس در خانه ی داماد زبان نزند.در این بین مادر داماد به پسرش نزدیک شده و مقداری گاوَرس (گاورس یا جاورس, دانه است تلخ مزه ازنوع ارزن برنگ خاکستری) در جیب او می ریزد که بختش بسته نشود.مادر عروس نیز برای آنکه مهر دخترش بیشتر در دل داماد بیافتد و به عبارت دیگر حرکات و سکنات دخترش در نظر داماد شیرین جلوه کند بصورت پنهانی یک تکه نبات به دست عروس می دهد تا در دست گرفته و پس از آنکه خطبه ی عقد به پایان رسید نبات را آهسته از او می گیرد و در چای داماد ریخته و به خورد او می دهد.اتاقی که عروس در آن نشسته نباید زیرش خالی باشد چرا که معتقد بودند در غیر این صورت بزودی زیر پای عروس خالی شده و شوهرش وی را طلاق می دهد.زن سیاه بخت ، زن دو بخته ، زن شوهر مرده و زن ناپاک و همچنین زنی که شوهرش عقیم باشد در موقع قرائت صیغه ی عقد نمی بایست قدم به اتاق عروس می گذاشته چراکه بر این باور بوده اند که با حضور این افراد عروس گرفتار هوو ، طلاق ، مرگ شوهر ، بی اولادی و سیاه بختی خواهد شد.در قدیم معتقد بوده اند که دختر دم بخت نیز نباید به اتاق عقد وارد شود چرا که بختش بسته می شود.پس از اتمام خطبه ی عقد و خارج شدن کلمه ی بله از زبان عروس همه دست می زنند و شادی می کنند و برای میمنت مجلس و دفع شر و سیاه بختی اسپند در آتش ریخته و بخور و کُندُر (صمغی است خوشبو که از درختی شبیه به مورد گرفته می شود. آن را در آتش می سوزانند تا بوی خوش آن منتشر شود) می سوزانند.سپس داماد را به اتاق عروس برده و کنار او می نشانند و با باقی مانده ی قندی که روی سر عروس ساییده اند شربتی درست کرده و به خورد عروس و داماد می دهند.در این هنگام مادر داماد می آید و یک حلقه یا کِلیکی به انگشت عروس می کند و روی او را می بوسد.زنان دایره می زنند ، نقل بر سر عروس می پاشند و هلهله می کشند.در همین لحظه داماد از سفره ی عقد انگشتی عسل برداشته و به دهان عروس می گذارد و عروس هم متقابلاً همین کار را انجام میدهد.سپس آفتابه و لگن آورده و عروس پای راست داماد و داماد نیز پای راست عروس را می شویند و آن گاه زنی از خویشان نزدیک عروس لنگه ی راست کفش زیر پای او را در آورده و با آن شمع های سفره عقد را خاموش می کند.پس از آن با خاکه قندی که حاصل ساییده شدن قند های بالای سر عروس است و دو عدد تخم مرغی که در سر سفره ی عقد است ظرفی خاگینه پخته و همراه با بشقابی از سبزی و پنیر موجود بر سر سفره ی عقد جلو عروس و داماد می گذارند تا بخورند.پس از اتمام مراسم عقد دختران بخت بسته به جای عروس نشسته و زنی سفره ی عقد را روی سر آن ها می تکاند تا بختشان باز شود.مواد سینی عاطِل و باطل (سینی عاطل و باطل تشکیل شده است از هفت دانه و ادویه شامل : خشخاش ، برنج ، سبزی خوردن ، نمک ، رازیانه ، چای ، کندر) را نیز در آتش ریخته یا زیر دامن کسی که کارش به گره خوره است دود می کنند تا گره از کارش باز شود.
- دوران عقد : پس از ختم مراسم عقد داماد چند ساعتی را در منزل عروس مانده و در خانه ی پدر زن خود شام می خورد و پس از آن به خانه باز می گردد.از آن روز به بعد تا زمان عروسی داماد هر چند وقت یک بار در ظاهر بعنوان احوال پرسی و دیدار خانواده ی عروس اما در باطن برای دیدار عروس یا به قول روستاییان موشت و مزاق به خانه ی پدر عروس رفته و هر بار هدیه مناسب با وضع مالی خود برای عروس می خرد.این هدیه معمولاً عبارتست از :یک قواره پارچه یا یک چادر و دستبند ، سینه ریز (خِفتی) و امثال آنها و در روستاها معمولاً یک عدد چارقد یا یک کله قند یا مقداری گوشت،خصوصاً گوشت سر دست گوسفند یا یک دستمال انگور برای نامزد خود هدیه می برد.در اعیاد بزرگ مانند عید نوروز ، عید غدیر خم و عید قربان یک خوانچه شیرینی یا میوه از طرف داماد برای عروس فرستاده می شود.در این خوانچه ها علاوه بر شیرینی و میوه یک قواره پارچه یا هدیه ی دیگری نیز گذاشته می شود.همچنین رسم بر این بوده است که در عید قربان گوسفندی را بَزَک کرده ، چشمش را سُرمه می کشند و یک طاقه شال به گردنش می بندند و با خوانچه ی شیرینی به خانه ی عروس می فرستند . فرستادن خوانچه در غیر از اعیاد هم مرسوم بوده خصوصاً در شب چِلّه (یلدا) که از امور واجب شمرده می شود.خراسانی ها در خوانچه ی شب چِلّه به جای شیرینی لااقل هفت نوع میوه که شامل : سیب ، گلابی ، انار ، هندوانه ، خربزه ، انگور و پرتقال می چینند و میوه ها را با پرهای بلند معروف به پر مرغ عَدَن می آرایند.گاهی یک قواره پیراهن و یا دستبند طلا،سینه ریز الماس،خِفتی یا جواهر دیگری نظیر آن ها با یکی دو جفت کفش وسط خوانچه می گذارند.اگر داماد استطاعت کافی نداشته باشد به جای گردنبند یک دستبند ساده یا چند عدد چُوری (النگو ، دستبند) نقره یا مُطلّا بعنوان هدیه ای برای عروس روی پارچه می گذارند.
- جهاز بُرون :
چند روز قبل از آن که قرار باشد عروس را به خانه ی شوهر ببرند ساعت دیده و از روی تقویم روز نیکی را برای عروسی انتخاب می کنند.یک روز پیش از عروسی جهاز عروس را برای حمل به خانه ی داماد آماده می کنند و یک عروسک لابلای لباس های عروس گذاشته و بر این باور بوده اند که این کار باعث می شود هوو سرش نیاید.در ساعت معینی چند تن از طرف خانواده ی داماد برای بردن جهاز به خانه ی عروس می آیند و قبل از بردن جهاز عروس صورت جهیزیه را که در دو نسخه تهیه شده است به آن ها می دهند و اقوام داماد اقلام را با صورت تطبیق کرده صورت را به خانه ی داماد می فرستند داماد امضاء می کند و یک نسخه را برای خود برداشته،دیگری را به خانه ی پدر عروس بر می گرداند.آنوقت جهاز را در طَبَق های چوبی مستطیلی چیده روی سر طَبَق کش ها می گذارند و به خانه ی داماد می فرستند.طَبَق کش ها طَبَق ها را با صلوات برداشته و در یک صف منظم روانه ی خانه ی داماد می شوند.وقتی به خانه ی داماد رسیدند گوسفندی جلوی پای آن ها سر بریده و اسپند دود می کنند.طَبَق کش ها خوانچه ها را روی زمین می گذارند و پس از صرف چای و شیرینی انعام خود را دریافت نموده و مرخص می شوند.سپس خویشان داماد جهاز را به یکی دو اتاق حمل نموده و با ترتیب خاصی که جلوه اش زیاد باشد می چینند تا هر کس به تماشای جهیزیه می آید بتواند به آسانی همه چیز را مشاهده کند.شب روز بعد از جهاز بُرون در خانه ی داماد مراسم عروسی برگزار می گردد.
- حمام عروسی و حنا بَندان :
صبح روز عروسی بند انداز را خبر می کنند ، او به خانه ی عروس می آید و به طریقی که در قسمت مربوط به مجلس عقد بیان شد صورت عروس را بند می اندازد.پس از رفتن او چند تن از خویشاوندان داماد با یک تشت حنا و چند قالب صابون و مقداری شیرینی و پول به خانه ی عروس می روند و عروس را با مادر داماد و چند تن از خویشان و دوستان نزدیکش به حمام می برند.حمام قُرُق می شود یعنی جز عروس و همراهانش کسی اجازه ی ورود به آنجا را ندارد.در ورودی حمام یک زن سفید بخت عروس را به صحن حمام هدایت می کند.پس از ورود به حمام یک تشت حنا درست کرده و در کنار عروس می گذارند و شمعی را روشن کرده و در میان تشت قرار می دهند و همچنین تکه های نبات به عروس داده تا در دست گیرد.دَلّـاک برای حنا بستن به دست و پای عروس شروع به کار می کند و در این هنگام عروس مانع حنا بستن می شود و مادر داماد یک جفت گوشواره ی طلا یا یک دستبند به او هدیه می دهد و بدین وسیله عروس راضی می شود.در حین حنا بستن عده ای از زنان دایره می زنند و با آهنگ مخصوصی این شعر را با هم نوایی ضرب و دایره و گاهی کمانچه می خوانند.
عروس حَنا مِبَندِه ، به دست و پا مِبَندِه ، حَنای رایِ کاشون ، چه خوش اَدا مِبَندِه
بعد از آن هلهله می کشند و گاهی برای حسن ختام به رقص و پایکوبی می پردازند.پس از آن هر کدام اندکی حنا از تشت برداشته و به دست و پای خود می گذارند و به دختران دم بخت تعارف کرده تا به ناخن های دست و پای خود حنا ببندند که زودتر عروس شوند.در این هنگام شربت آورده،اسپند دود کرده ، دایره می زنند و هلهله می کشند.سپس دَلّاک دست و پای عروس را شسته و گیس او را می بافد.قبل از بافتن گیس عروس دست خود را روی سر او می گذارد و طلب انعام می کند لذا خویشان عروس و داماد خصوصاً مادر عروس به فراخور استطاعت خود انعامی به او می دهد. بعد از آن عروس را از حمام خارج کرده و اسپند دود می کنند.در تمام این مدت یک دسته دُهُلی (نوازنده های محلّی) جلوی درب حمام به نواختن آهنگ های محلی مشغول است و زنان روستا پای کوبی می کنند.همزمان با حمام رفتن عروس چند نفر از خویشان و نزدیکان داماد اورا نیز به حمام می برند و او را به دست دَلّاک می سپارند و در تمام مدت استحمام داماد نیز یک دسته دُهُلی (نوازنده های محلّی) جلوی درب حمام به نواختن آهنگ های محلی مشغول خواهند بود.
- شب عروسی :
بعد ازظهر همان روز مَشّاطِه به خانه ی عروس می آید موی و روی او را آرایش میکند و زیر ابروهای او را برداشته و سرخاب و سفیدآب به صورتش می مالد، وَسمِه بر ابرویش کشیده ، خال خَتائی بالای لب یا روی گونه اش می گذارد و وسط پیشانی او پولک و ستاره و نیم ماه می چسباند و همچنین زُلف های او را هم شانه کرده و از وسط برایش فَرق باز می کند در خراسان قدیم بر این باور بوده اند که فرق عروس را باید زن یک بخته باز کند و بعد از آن یک مو از وسط پیشانی او بکند و دو حلقه ی کوچک از زُلف او را با زِنج روی شقیقه هایش می چسباند و در زمان آرایش سَر او این شعر را می خواند :
سَر نِگه دار عروسک ، سَر نِگه دار عروسک ، خانه ی شویَت می بَرَند ، شو نِگه دار عَروسک
لباس عروس در شهر های بزرگ خراسان تقلیدی از سبک اوروپایی و امریکایی است اما در روستاها لباس ، طرح و رنگ و سایر مختصات قدیم خود را حفظ کرده است.
رسم است در شب عروسی پدر داماد و پدر عروس در پایین مجلس و جلوی درب ورودی درکنار داماد نشسته و هر مهمانی که وار د می شود هر سه از او استقبال می کنند.مهمان ها با چای و شیرینی و میوه پذیرایی شده و پس از صرف شام به خانه های خود باز می گردند ولی اقوام و دوستان نزدیک خانواده ی عروس و داماد برای بردن عروس به خانه ی داماد می مانند.پس از آن که مهمان ها در خانه ی داماد شام خوردند به اتفاق داماد برای انجام مراسم عروس کِشون آماده ی حرکت می شوند.وقتی به خانه ی عروس رسیدند با سلام و صلوات و هلهله از آن ها استقبال و پذیرایی می شود.جلوی پای داماد گوسفندی سر بریده و چند دسته گل به پایش می ریزند.اقوام داماد چند ساعتی در خانه ی عروس می مانند و شربت و چای شیرینی صرف می کنند و منتظر می مانند تا عروس حاضر شود.وقتی عروس حاضر شد همه آماده ی حرکت می شوند.عروس در حالی که دو یِنگه (ساق دوش) در جانب راست و چپ او قرار دارند از اتاق بیرون می آید و همه با هم این شعر را می خوانند.
اِمشب چه شَبی است ، شَبِ مُراد است اِمشَب***این خانه پر از شمع و چراغ است اِمشب
ای شمع،تو مسوز که وقت ناز است اِمشب*** ای صبح تو مَدَم که شَب دِراز است اِمشَب
عروسی شاهانه انشااللــ... مبارکش باد *** جشن بُزُرگانه، انشااللــ ... مبارکش باد
سپس دسته جمعی می گویند :
بادا ، بادا ، مبارک بادا*** انشااللــ... مبارک بادا
در بعضی از خانواده ها قبل از حرکت عروس پدر و مادرش قدری نان و پنیر و سبزی به کمر وی میبندند ، سر و رویش را می پوشانند و به خدایش می سپارند.هنگامی که عروس از اتاق خارج می شود داماد به همراه ساق دوش هایش به طرف عروس رفته او را به سمت خروجی خانه راهنمایی می کند.در این هنگام اقوام داماد قبل از خروج از خانه بصورت پنهانی وسیله ای را برداشته و با خود به خانه ی داماد می برند و می گویند "عقل عروس را دزدیدیم" این کار را برای آن می کنند که اختیار عقل و اراده ی عروس در تمام مدت عمر به دست داماد باشد.در هنگامیکه همراهان عروس را تا خانه ی داماد همراهی می کنند زنی آینه ای مقابل صورت عروس می گیرد و عروس در آینه به این نیت نگاه می کند که در زندگیش تنها باشد و هوو پیدا نکند.قبل از ورود به خانه ی داماد گوسفندی جلوی پای عروس و داماد قربانی می کنند سپس آنان قدم به درون خانه می گذارند.قبل از ورود عروس به خانه اقوام داماد یک کاسه آب در ورودی خانه می گذارند تا زمانی که عروس از درب ورودی گذشت با نوک پا کاسه ی آب را واژگون نماید و ثابت کند در قدم اول روشنی و صفا به خانه آورده است.از قدم دوم به بعد هفت مَجمَعِه (هفت سینی مسی گرد و بزرگ) را وارونه روی زمین زیر پایش قرار می دهند و روی هرکدام یک گردو یا بادام می گذارند تا عروس گردو ها یا بادام ها را با پای خود بشکند.زمانی که عروس وارد خانه شد در نخستین قدم سعی می کند پا روی پای داماد بگذارد یا به اصطلاح پای او را لگد کند تا در زندگی همیشه بر شوهر خود مسلط و زبانش بر سر او دراز باشد. پیش از ورود عروس و داماد به حجله ، عروس دستمال سفیدی را برای بجا آوردن رسم گُلخون با خود به حجله می برد و سپس عروس و داماد با آرزوی خوشبختی همراهان وارد حجله می شوند.
این بود شرحی از مراسم عروسی در خراسان.
گردآوری توسط عقدونه .
عقدونه بزرگترین بانک اطلاعاتی مجموعه های تشریفاتی . معرفی تالار ، باغ تالار ، هتل تالار ، باغسرا و سالن همایش در مشهد .